صالح دامونصالح دامون، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 17 روز سن داره

دامون نفس مامان

تبریک مامان اعظم

صدای تو صدای آهنگ زندگی ست تو هستی وجودمی که با آن زندگی می کنم روز 11 مرداد روز تولد همگی ماست دامون جان تولد 2 سالگی ات مبارک
13 مرداد 1391

خاطرات آنتالیا

اولین روزی که وارد اسپارتا شدیم بابایی واسه شما یک فرفره خرید که شما خیلی دوسش داشتین واسه همین ایستادی تا باهاش یک عکس بگیری اینجا هم در دومین روز سفر در اسپارتا هستیم .وقتی به یک فروشگاه بزرگ رفتیم در طبقه دوم یک شهر بازی داشت بابایی هم شما را برد آنجا و ما هم رفتیم خرید کنیم .شما هم که عاشق بابایی حسابی کیف کردی ...
13 مرداد 1391

آنتالیا تیر 1391

اینجا روز اولی هست که وارد آنتالیا شدیم همگی رفتیم به اسکله و دامونم ایستاده بود تا ازش عکس بگیریم  روز دوم در آنتالیا همگی رفتیم کنار دریا .بر خلاف انتظارم که فکر میکردم دامون دریا را ببیند از خوشحالی دیگه نمیشه بیرون آوردش اما آقایی از دریا ترسید و حاضر نشد بره تو آب . ...
13 مرداد 1391

تولد 2 سالگی

5شنبه واسه نفس مامان دامون جونم یه تولد مختصر گرفتیم واسه اینکه هنوز دامونی دوستی پیدا نکرده تا دعوتش کنیم واسه همین بابایی و مامان اعظم و دایی و عمو و پدر بزرگ و خاله اکرم و پری و حسین آقا آمدند خانه مان و واسه دامونی تولد گرفتیم کلی هم شما ذوق کردین اونقدر خوشحال بودی که کلی ذوق میکردی و بابایی را هم مجبور کردی با شما نانای کنه اتاق را هم که تزیین کرده بودم به همه نشون میدادی  صبح روز 5شنبه رفتیم کیک بگیریم خودت یه کیک خیلی خوشگل انتخاب کردی کلی از کیکی که گرفته بودی خوشت اومده بود تا حدی که وقتی داخل یخچال گذاشتم تا شب مدام در یخچال را باز میکردی و نگاش میکردی و نشون میدادی و میگفتی اه یعنی اینو به من بدین و ما مدام می گفتیم باید ص...
13 مرداد 1391

سخاوت

سخاوت آن نیست که آنچه را که من بیش از تو به آن نیاز دارم به من ببخشی بلکه آن است که به من ببخشی آنچه را که بیش از من به آن نیاز داری
1 مرداد 1391